۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

فردوسی به مهاجمان عرب: پتیاره/اهرمن/مارخوار... آیا براستی او شیعه علی بود

آیا فردوسی شیعه علی بود. اگر هم مطلب کوتاهی در وصف محمد,علی,عمر ....نوشته به خاطر این بوده که کتابش از گزند این مهاجمان در امان بمونه همانطور که مردم ایران باستان اسامی الله, محمد حسن, . . . را روی پایه های پاسارگاد نوشتند تا اعراب اون رو تخریب نکنند
ابیات زیر اوج افسوس او را از تهاجم اعراب میرسونه. آیا علی, حسن, . . . . از همان قماش نبودند؟

از این مارخوار اهرمن چهرگان / ز دانایی و شرم بی بهرگان

نه گنج و نه نام و نه تخت و نژاد / همی داد خواهند گیتی به باد

از این زاغساران بی آب و رنگ / نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ

بدین تخت شاهی نهادست روی / شکم گرسنه مرد دیهیم جوی

انوشیروان دیده بُد این به خواب / کزین تخت بپراکند رنگ و آب

چنان دید کز تازیان صد هزار / هیونان مست و گسسته مهار

گذر یافتندی به اروند رود / نماندی بر این بوم و بر تار و پود

هم آتش بِمُردی به آتشکده / شدی نور نوروز و جشن سَده

ز ایران و بابِل ز کشت و دِرود / به چرخ زحل بر شدی تیره دود

به هر کشوری در ستمکاره ای / پدید آید و زشت پتیاره ای

نشانِ شب تیره آید پدید / ز ما بخت فرخ بخواهد پرید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر